زماني براي اولي توشه آغاز به ايجاد محتوا مي كنيم، پهناورترين گرفتاري، آشنايي ظريف مخاطب و جواب به سوال هاي اوست!
هرچقدر كه دراين مسير پرفراز و نشيب جلوتر مي رويم، سوالهاي و ابهامات يك كدام ازيك كدام از ظواهر ميشوند:
نوشته ي علميام چندين كلمه و واژه باشد بهتر ميباشد؟چندتا عكس در نوشتهعلمي داشته باشم؟نشاني برگه فارسي باشد يا اين كه انگليسي؟و غيره…اين سوال ها ظاهرا كوچك و پيشپا افتاده به لحاظ ميرسند، البته زماني همين موردها كوچك روي هم توده شوند، در seo وب سايت ما تاثير منفي ميگذارند. بهعبارت ديگر؛
محتواي ما تمام خصوصيتهاي «پادشاهي» را داراست اما گوگل از وجود آن بيخبر ميباشد! گويي كه ابدا محتوايي ساخت نكردهايم!اكنون چاره چه ميباشد؟
رعايت اصول seo در نگارش نوشتهي علمي، جان بخشيدن به محتوافرض نمائيد در اكنون نواختنِ گيتار در يك بيشه متروكه هستيم، با اينكه شايسته ترين ملودي جهان را مينوازيم، اين صداي دلنشين به گوش كسي نميرسد! حال در شرايطي كه همين موزيك را در يك كدام از خيابانهاي به هم ريخته شهر تهران بنوازيم چه مي شود؟
همگي به دور ما عده ميشوند، از شندين صداي تشويق سرمست ميشويم.
در بهينه سازي نيز همين رخداد ميفتد؛ ساعتها دوره، صرف ايجاد محتواي كيفيت عالي ميكنيم و به تمامي سوال هاي احتمالي يوزرها جواب ميدهيم. بعداز تكثير نوشتهعلمي اميدداريم تا اين محتوا رده قابل قبولي در نتيجه ها كاوش كسب كرده و يوزرها متعددي را به تارنما ما برساند. پس از دو هفته متوجه ميشويم كه در هيچ عبارتي منزلت كسب نكرده و تمامي زحمات ما به هدر رفته ميباشد! اما چرا؟
براي اينكه آشنايي صدق از الگوريتمهاي گوگل نداشته و محتواي خويش را براساس استانداردهاي seo با صرفهسازي نكردهايم. رعايت تعدادي نكته بي آلايش هنگام نگارش نوشتهعلمي ميتواند مارا از بيشه متروكه و سوتوكوري كه در صدر نمونه زديم، وارد نامرتبترين خيابان شهر نمايد!
با گوگل به گويش خودش كلام بزنيم!مدام در مقاله ها و فراگيريهاي وبسيما تاكيد كردهايم كه محتوا را بايستي براي مخاطب خير رباتهاي گوگل بنويسيم اما اين كلام بدين مضمون وجود ندارد كه مي بايست از استانداردهاي seo غافل شويم.
الگوريتمهاي گوگل هر روز هوشمندتر از قبلي محتواي صفحه ها اينترنت را بازنگري و معنا آن را تشخيص ميدهند. در واقع درصورتيكه محتواي كاغذ ما براي گوگل قابل فهم وجود ندارد، مطالعه و درك آن براي يوزرها نيز بي آلايش نخواهد بود!
از سال 1392 و به طور هميشگي، در هم اكنون يادگرفتن فناي و جوابگويي به سوال ها تخصصي در حوزه بهينه سازي هستيم. تا انتها سال 98 جمعا 15 هزار نگرش در تارنما وبسيما و آكادمي درج شدهاست. آنچه در “كلافِ محتوا” جمع آوري كردهايم چكيدهاي از سوال هاي شما دوستان خوب ميباشد. سوالاتي كه پرتكرار كه يافت كردن جواب قطعي براي آن ها، عمل معمولياي وجود ندارد.
زماني براي اولي توشه آغاز به ايجاد محتوا مي كنيم، پهناورترين گرفتاري، آشنايي ظريف مخاطب و جواب به سوال هاي اوست!
هرچقدر كه دراين مسير پرفراز و نشيب جلوتر مي رويم، سوالهاي و ابهامات يك كدام ازيك كدام از ظواهر ميشوند:
نوشته ي علميام چندين كلمه و واژه باشد بهتر ميباشد؟چندتا عكس در نوشتهعلمي داشته باشم؟نشاني برگه فارسي باشد يا اين كه انگليسي؟و غيره…اين سوال ها ظاهرا كوچك و پيشپا افتاده به لحاظ ميرسند، البته زماني همين موردها كوچك روي هم توده شوند، در seo وب سايت ما تاثير منفي ميگذارند. بهعبارت ديگر؛
محتواي ما تمام خصوصيتهاي «پادشاهي» را داراست اما گوگل از وجود آن بيخبر ميباشد! گويي كه ابدا محتوايي ساخت نكردهايم!اكنون چاره چه ميباشد؟
رعايت اصول seo در نگارش نوشتهي علمي، جان بخشيدن به محتوافرض نمائيد در اكنون نواختنِ گيتار در يك بيشه متروكه هستيم، با اينكه شايسته ترين ملودي جهان را مينوازيم، اين صداي دلنشين به گوش كسي نميرسد! حال در شرايطي كه همين موزيك را در يك كدام از خيابانهاي به هم ريخته شهر تهران بنوازيم چه مي شود؟
همگي به دور ما عده ميشوند، از شندين صداي تشويق سرمست ميشويم.
در بهينه سازي نيز همين رخداد ميفتد؛ ساعتها دوره، صرف ايجاد محتواي كيفيت عالي ميكنيم و به تمامي سوال هاي احتمالي يوزرها جواب ميدهيم. بعداز تكثير نوشتهعلمي اميدداريم تا اين محتوا رده قابل قبولي در نتيجه ها كاوش كسب كرده و يوزرها متعددي را به تارنما ما برساند. پس از دو هفته متوجه ميشويم كه در هيچ عبارتي منزلت كسب نكرده و تمامي زحمات ما به هدر رفته ميباشد! اما چرا؟
براي اينكه آشنايي صدق از الگوريتمهاي گوگل نداشته و محتواي خويش را براساس استانداردهاي seo با صرفهسازي نكردهايم. رعايت تعدادي نكته بي آلايش هنگام نگارش نوشتهعلمي ميتواند مارا از بيشه متروكه و سوتوكوري كه در صدر نمونه زديم، وارد نامرتبترين خيابان شهر نمايد!
با گوگل به گويش خودش كلام بزنيم!مدام در مقاله ها و فراگيريهاي وبسيما تاكيد كردهايم كه محتوا را بايستي براي مخاطب خير رباتهاي گوگل بنويسيم اما اين كلام بدين مضمون وجود ندارد كه مي بايست از استانداردهاي seo غافل شويم.
الگوريتمهاي گوگل هر روز هوشمندتر از قبلي محتواي صفحه ها اينترنت را بازنگري و معنا آن را تشخيص ميدهند. در واقع درصورتيكه محتواي كاغذ ما براي گوگل قابل فهم وجود ندارد، مطالعه و درك آن براي يوزرها نيز بي آلايش نخواهد بود!
از سال 1392 و به طور هميشگي، در هم اكنون يادگرفتن فناي و جوابگويي به سوال ها تخصصي در حوزه بهينه سازي هستيم. تا انتها سال 98 جمعا 15 هزار نگرش در تارنما وبسيما و آكادمي درج شدهاست. آنچه در “كلافِ محتوا” جمع آوري كردهايم چكيدهاي از سوال هاي شما دوستان خوب ميباشد. سوالاتي كه پرتكرار كه يافت كردن جواب قطعي براي آن ها، عمل معمولياي وجود ندارد.